کلا اهل خواندن کتاب موفقیت نیستم . به نظرم خواندن کتاب موفقیت به این معنی است که شما دارید میگویید حلوا، حلوا، حلوا تا دهانتان شیرین شود ! در کتب موفقیت و از این قبیل کتابها همیشه چیزهایی که خودتان بهتر از همه میدانید دایما تکرار میشود و شما در حال خواندن فقط لذت میبرید و درونتان یک الهام بزرگ احساس میکنید . اما اتفاق واقعی این است که شما با خواندن این کتاب قرار نیست میلیونر شوید . بلکه در اصل یک نفر از مطالعه این کتاب میلیونر میشود و آن هم نویسنده آن است . چیزهایی که خودتان میدانید را به خودتان میفروشد .البته دسته دومی هم هستند که پولدار میشوند و این بازاریابها هستند که اعضای جدید وارد میکنند و با این کتابها گولشان میزنند و وسوسه شان میکنند که شما میلیاردر خواهید شد فقط باید کار کوچک (جنس خریدن از من و زیرمجموعه من شدن) را به درستی انجام دهی . برای همین اصلا برای دانلود گذاشتن این آثار رو برخلاف قوانین کپیرایت نمیدونم . چون دقیقا چیزهایی که شما میدانید را این دوستمان به رشته تحریر درآروده و در یک کتاب جمع کرده و شما به امید میلیونر شدن آن را میخرید و درنهایت نویسنده پول خوبی به جیب میزند . کلا اینستاگرام و صنعت چاپ شده صفحات موفقیت و همه اصرار دارند که توده مردم را میلیونر و موفق کنند . در صورتی که اگر شما کمی معنای پول را فهمیده باشید خواهید دانست که هیچ میلیونری پول تخم نکرده است ! اگر کسی پولدار شده یعنی دسته زیادی فقیر شدهاند چون منابع در جهان محدود است و این واقعیت تلخ است! اگر ما پولی گیرمان آمده یعنی عدهای پول از دست دادهاند! اما در ادامه به نکات مهمی که در این کتاب بهشون اشاره شده میپردازم . باشد که مورد استفاده شما عزیزان قرار بگیرد . ضمنا در مورد این کتاب در پادکست رادیوهاتف صحبت شده که بزودی منتشر و خواهید شنید
کتابخانه
کتاب : ملت عشق
نسخه صوتی این متن :
- نقد کتاب ملت عشق Hatefblog.ir
لینک نسخه صوتی این کتاب : دریافت کنید
ملت عشق، کتابی خاص، نویسندهای خاص، برای مخاطبی مخصوص
این کتاب در دو زمان مختلف روایت میشود که زمان اول زمان شمس تبریزیست و زمان دوم حال است و در آمریکا اتفاق میافتد . داستانها جسته گریخته اتفاق میافتند . من دکترای ادبیات ندارم و هیچ نظر تخصصی روی این کتاب نمی توانم بدهم . اما به عنوان یک کتابخوان حرفهای دوست دارم نظر شخصی خودم رو در مورد این کتاب در این پست وبلاگم بنویسم . شما میتوانید همین پست را در پادکست هاتف هم بشنوید . چون در مورد این کتاب در پادکست هاتف هم صحبت کردم و نقدهایی براش وارد دونستم و پیشنهاداتی رو هم دادم . شاید بتوان آن را یک اثر ادبی خواند و یک رمان اما این کتاب واقعا لایق این افتخارات را آن طور که باید ندارد . طبق متنی که من از این کتاب مطالعه کردم کتاب ناخوشایندی هایی داشت که در ادامه مطلب به خدمتتان عرض میکنم . به طور خلاصه اما برای اینکه در ادامه مطلب قسمتی از داستان لو رفته عرض میکنم که کتاب را میتوان به عنوان یک رمان که قسمتی از تاریخچه مولانا و شمس درونش هست (که صد درصد هم درست نیست) میتوان به آن نگاه کرد و خواند اما اینکه شما با این کتاب مولاناشناس میشوید و یا این کتاب اثر برتر قرن اخیر است شاید اغراق قشنگی در مورد این کتابی که من اصلا آن را دوست نداشتم نباشد . ادامه مطلب قسمتی از کتاب را لو میدهد.
کتاب: مردی به نام اوه
مردی به نام اوه ( تلفظ درست UVE ) که نوشته یک وبلاگنویس سوئدیست . چیزی که ما در ایران از وبلاگنویسهای مان داریم به عنوان ادعا فردریک آن را به رشته تحریر درآورده است . به جای اینکه کتابهای بیمحتوا را به چاپ برسانیم و به کاغذ خیانت کنیم باید بگویم که فردریک به کاغذ خیانت نکرده و کتابی نوشته که مفاهیم بسیار عالی در آن نهفته است . کتابی که انقدر پر نوشته شده را نمیتوان به سادگی از آن گذشت .
[در مورد این کتاب در پادکست هاتف اشارهای شده است . بزودی منتشر خواهد شد]