مدتی بود که قولش رو داده بودم که در مورد سربازی و چیزهایی که باید در موردش بدونیم پادکست بسازم . اما از آنجایی که ما اتاق فکر داریم و نظر دوستان عزیز و همچنین شنوندگان برامون ارزشمندست تصمیم شد که قسمت ۱۴ پادکست ۱۰۲۴ منتشر نشه و قسمت بعد به شماره قسمت ۱۴ منتشر بشه . به این دلیل که خیلی وقتگیر خواهد بود از اینکه یک ساعت و چهلوپنج دقیقه به پادکست گوش بدید و اینکه شاید خیلی ها دوست نداشته باشن گوش بدن تصمیم شد متن پادکست در قالب پست منتشر بشه تا قابل سرچ کردن باشه و هر شخصی هر جایی ازش رو لازم داشت بتونه برداره . اگر احساس میکنید که این مطالب به درد شما میخورن یا به درد کسی که در حال جمع کردن چمدان خودشه میخورد حتما لینک این مطلب رو براش ارسال کنید تا با خواندنش راهنمایی بشه .
سربازی عملا نوعی خدمت تلقی میشود که جوانهای یک کشور باید در یک دوره خاص که میتواند از چندین ماه تا چند سال باشد به صورت داوطلبانه یا به صورت اجباری در نیروهای مسلح مشغول به خدمت بشوند و یک سری کارها رو انجام بدند . حال اینکه این کارها چه میتوانند باشند در ادامه به آنها خواهم پرداخت . هدف از سربازی رفتن اینست که نیروهای جوان کشور را برای حملههای احتمالی یا دفاع احتمالی آماده کنند و به آنها آموزشهایی بدهند که چطور و چگونه در شرایط جنگی بتوانند مبارزه کنند یا دفاع کنند یا بتواننذ خودشان را نجات بدهند . اینکه واقعا در چه کشورهایی این کارها به چه شکلی انجام میشوند زیاد مورد بحث ما نیست ولی کشورهای زیادی هستند که خدمت سربازی ندارند.
افغانستان-آرژانتین-استرالیابحرین-بلژیک-بنگلادش-بوسنی-کانادا-شیلی-چین-آلمان-غنا-مجارستان-هند-عراق-ایتالیا-ایرلند-ژاپن-لبنان-پاکستان-پرتغال-لهستان-عربستان صعودی-اسپانیا-سلواکی-ایالات متحده آمریکا-چک-کرواسی-فرانسه-نیجریه – هلند -عمان
شاید اسامیای به گوشتان خورد که اصلا باورکردنی نبود ولی خب در لیست کشورهایی که سربازی اجباری ندارند اسمهای کشورهایی به گوشمان خورد که شاید باور نمیکردیم که سربازی اجباری نداشته باشند و خب ندارند!
سربازی دوران قشنگی نیست . دورانیست که آدم را خیلی اذیت میکند . کمبود امکانات و سر و کله زدن با کسانی که واقعا ذهنشون خیلی بسته شده واقعا دوران سربازی رو سخت تر میکند . تفاوتهای فرهنگی هم خودش بحد کافی توی سربازی اذیت کنندست . دوران سربازی مخصوصا در کشوری مثل ایران واقعا ظلم بزرگی به جوانان کشوره ولی خب هست . از اونجایی که ما نمیتونیم براش کاری کنیم پس زیاد وقت خودمون رو براش نمیگیریم . وقتی که به دوران سربازی نزدیک میشیم خیلی ذهنمون عجیب میشه . تجربهای که درست من داشتم . وقتی که هیچ پیش زمینه و اطلاعاتی از چیزی که قراره پیش بیاد نداری و اطلاعاتی که موجود هست صرفا یک سری خاطرات نخ نما شده هستند که اصولا و احتمالا دروغ داخلشون میتونه زیاد هم باشه . یک فضای محوی که آدم دقیقا نمیدونه قراره چه اتفاقی براش بیفته. قصد دارم یک تگ درست کنم و داخلش حسابی در مورد خاطرات سربازی خودم بنویسم تا اگر کسی دوست داشت این تجربه رو بخونه. اگر دوست داشتین شما هم میتونین تجربههاتون رو از سربازی بنویسین و به من بگین که یه جایی لینک کنم و توی این تگ هم بهش رفرنس بدم تا بتونیم یه دایرهالمعارفی برای کسایی درست کنیم که دارن به سربازی میرن . زیاد به این خاطرات خودم اشاره نمیکنم اما این حس کرخ شدن ذهن رو قطعا داشتم و شاید شما هم داشته باشید . گر هنوز سربازی نرفتید این پست قطعا به دردتون خواهد خورد چون مطالبی را داخلش سیاهه کردم که شاید قابل استفاده باشه. اگر خانم هستید و هرگز قرار نیست سربازی برید قطعا این قسمت نیز برای شما مفید خواهد بود چون ممکنه دوست پسرتون یا برادرتون سرباز بشه. اگر دوست و آشنایی دارین که قراره سربازی بره باز هم براش مفید خواهد بود و درنهایت برای کسایی که سربازی رفتند هم پیشنهاد میکنم برای من بنویسند تا برای آنها منتشر کنم و یک صفحه به درد بخور برایش بسازم . پس اگر کسی رو دارید که قرار است به سربازی اعزام بشود حتما این پست را برایش ارسال کنید و یا به اشتراک بگذارید . نهایت سعیم رو هم میکنم که مستقیم اصل مطلب رو بیان کنم که هم زمان مطالعه این پست زیاد نشه و هم اکثر مطالب رو نوشته باشم . حتی برای کسانی که امروز اول دبیرستان هستند هم قطعا به استفادهشان خواهد آمد به این دلیل که یک سری لزومات از چند سال قبل باید رعایت بشوند . شما با داشتن این اطلاعات میتوانید به بقیه کمک کنید . نیازی نیست که حتما سربازی برین . گاهی تجربه یک زندگی سخت شخص دیگر به ما این بینش را اعطا میکند. اگر به نظرتان این پست خوب بود آن را برای دوستانتان ارسال کنید.
سربازی دوران خیلی سختیست .دورهایست که شاید برای من آن قسمتی که اسمش را میتوان گذاشت بزرگ شدن اتفاق افتاد . اولین مسالهای که شما باید قبل از سربازی رفتن برایش آماده باشید این است که دوست دختر نداشته باشید. مخصوصا اگر یار شما خیلی هم با شما همراه نیست . شاید قضاوت این جمله بسیار سخت باشه . اما اگر دوست دختر دارید یا ازدواج کردهاید باید بگویم که متاسفانه شما از این قسمت برای خودتون یک باگ درست کردید . شاید داشتن همسر به اندازه دوست دختر سخت نباشد اما داشتن همسر هم به معنی سختیهای خاص خودش است . داشتن همسر در اصل دغدغه زندگی و خرج خانه و بچه را به همراه خواهد داشت و اینکه در نهایت بلاخره زندگی خرج دارد و واقعا سر کردن با حقوق سربازی عملا غیر ممکن است . پس قبل از اینکه دفترچه را ارسال کنید باید به فکر درآمد ماههای سربازی خودتون باشید . اما داشتن دوست دختر این مشکلات را به همراه ندارد اما واقعا اذیت کنندست به این دلیل که سختی دور از خانواده و دوستان و سختیهای خود سربازی بر روی سختیهای دوست دختر اضافه میشوند . اگر خانواده یارتان هم سختگیر باشند که بیشتر در اذیت خواهید بود . نبود امکانات ارتباطی و اینکه شما در هر زمانی بتوانید با دوست دختر خود صحبت کنید خودش یکی از اذیتهای بزرگ سربازیست که باید باهاش کنار بیایید . پس بهتره قبل از اینکه به سربازی اعزام بشید دوست دختری نداشته باشید تا که سربازی به نسبت راحتتری به نسبت کسانی که دوست دختر دارند و دلتنگ هستند داشته باشید که در صفهای تلفن سربازی را برای خودشان زهرمارتر میکنند . مخصوصا اگر دوست دخترتون هم زیاد دوستتون نداشته باشد قطعا خیلی بیشتر اذیت میشید. رفتن به سفر سربازی با عشق جور در نمیاد مخصوصا وقتی یار شما یار نیست. پس باید حتما بهش فکر کنید و قبل از به مشکل خوردن یا یار درست خودتون رو انتخاب کنید و یا قید یارتون رو بزنید . لزوما همه دخترها اینطور نیستند و خیلی هم همسران و دختران بزرگی بودند که نبود دوست پسر و شوهر را عاشقانه تحمل کردند و شرایط بهتری برای مردشان فراهم کردند . اما باید فراموش نکنید که کم هم نیستند کسانی که رفتند سربازی مرد بشوند و باز گشتند و دیدند دوست دخترشان زن شده (اشاره به جمله معروف) . من سربازی سخت تری داشتم چون متاسفانه کسی را دوست داشتم که لایق این دوست داشتن نبود و شعورش را هم نداشت و من متاسفانه خود را بسیار برایش اذیت کردم .. ارزشش رو نداشت . واقعا ارزشش رو نداشت . انسانیت و فهم عشق رو نداشت . اگر دوست دخترتون مثل دوست دختر من شعور و فهمش را ندارد بهتر است قبل از اعزامتون نسخهای برایش بپیچید .ورنه خودتان به دست خودتان است که خودتان را در دوران سربازی زجر میدید نه دوست دخترتان . پس این نکته مهمیه .
سیگاری هستین؟ پس خدمت سختی رو در پیش دارین اگر پاسختون به این سوال مثبت بود . در خدمت سربازی در محیط داخل پادگان سیگار کشیدن ممنوع هست . شاید شما شانس بیارید که در یک پادگانی خدمت کنین که متناوبا بهتون مرخصی بدن و بتونید به بیرون بیایید و دلی از عزا دربیارین . ولی مشکل اینجاست که احتمال بدید که ممکنه جایی تقسیم بشید که این امکان وجود نداشته باشه . گیر آوردن و کشیدن سیگار خیلی دردسر داره و گاهی واقعا به دردسرش نمیارزه . به دردسر اضافه خدمتش هم نمیارزد چون وقتی که خدمت قانونی شما تمام شد تازه متوجه میشوید که هر یک روز اضافه خدمت در اصل سه روز خدمت معمولی میگذرد . اگر زیاد سیگار میکشین شاید بهتر باشه یه مدت قبل از اعزام به سربازی آنقدر کمش کنید که اگر مجبور شدید مدتی را درون پادگان بمونید اذیت نشید . میدونم شاید سخت باشه ولی چارهای برایش نیست . سربازی یک اجبار است و فقط باید گفت چشم. اکثر پادگانها مخصوصا ارتش برای کسانی که اعتیاد دارد برنامه ترک اعتیاد برگزار میکنند و خب این قسمت نکته شاید مثبت سربازیه و اگر احیاناْ گرفتار بیماری اعتیاد هستید میتوانید در پادگان کاملا پاک و تمیز بشوید و به آغوش جامعه باز گردید . اما اگر سیگاری هستید باید یک فکری بکنید. سیگار برای سلامتیتان مضر است . پس چه شرایط عالی خواهد بود این سربازی برای ترک همیشه سیگار . شاید بهتر باشد سیگار را برای همیشه به بهانه سربازی ترک کنید و سالم باشید . چون استعمال دخانیات در دوران و شرایط خدمت واقعا سخت است . پیدا کردن سیگار و وارد کردن سیگار یا خریدن از کسایی که از یک جایی رد کردند و در پادگان میفروشند آنقدرها هم که فکر میکنید ساده و ارزان نیست . پس شاید بهتر باشد به جای پرداخت کردن پول زور به کسانیکه سیگار میفروشند آنهم در شرایطی که زیاد درآمدی در خدمت ندارید کمی سیگار را ترک کنید و برای همیشه نکشید . یعنی خودتان را به این شرایط عادت بدید. خیلی ساده نیست . حتما حواستان باشد. اینها پایهترین نکتههایی بودند که قبل از سربازی باید رعایتشان کنید وبرایشان فکری کنید . من سیگاری نبودم اما دیدم کسانی را که چه دردسری کشیدند برای اینکه یک نخ سیگار گیرشان بیاید که با صد استرس بروند یک گوشه ای و بکشنش و چه نالهها نمیکردند از هزینه هر نخ. و اما یواش یواش نزدیکتر میشیم به اعزام.
سربازی سخته و نمیشه راحتش کرد یا یک راه در رو برایش پیدا کرد . فقط میشود یک کاری کرد که حداقل قسمتی از سختیهای خاص رو کم کرد . توی سربازی باید به همه شرایط عادت کنید . باید از اینکه توی خونه عادتهای خاصی دارید بیخیالش بشید . این قسمت هم درست مثل قسمت سیگار و دوست دختر قسمت مهمیست . شما باید آماده دوران جدید زندگیتون بشید .
در سربازی زیاد به نظافت رسیدگی نمیشود . اما به شما قول میدهم که بدن شما مقاوم است اگر در زندگی زیاد آنتی بیوتیک استفاده نکرده باشید . دیگر باید به غذاهای دست پخت آشپزخانه پادگان عادت کنید . قطعا غذاهای پادگان میتوانتد کم نمک و گاهی بد مزه باشند . گاهی ممکن است که داخل غذا سنگ پیدا کنید و رعایت بهداشت در غذا نباشد . اما به شما قول میدهم که معدهای حساس تر از معده من نداشتید و قطعا براتون قابل تحملتر خواهد بود چون معده من تحمل کرد . شرایط خیلی سختی نیست چون بدن شما با توجه به شرایط بیرون خودش این درک را دارد که بقای شما را حفظ کند . از این نظر اصلا نگران نباشید چون اگر بدن ما نمیتوانست ما را زنده نگه دارد و خودش را حفظ کند نسل ما خیلی زودتر از اینها باید منقرض میشد . بدن برای بقای خودش تلاش میکند و بقای نسل ما نیز این را ثابت میکند . جدای از داروهایی که بایستی مصرف کنیم، خود بدن هم با امکاناتی که درونش تعبیه شده کاملا میتواند خودش را نگه دارد . اما از طرفی با بردن یک سری دارو میتوانید به بدنتان کمک کنید. اما در نهایت بدن شما خودش را با شرایط محیط وفق خواهد داد و شما زنده خواهید ماند چون من زنده ماندم .
باید بدونید که کمی لوس بازی را باید کنار بگذارید و خودتان مسولیت زندگی خودتان را بر عهده بگیرید . سخت نیست . همین قسمت سربازیست که شما را برای یک زندگی مستقل آماده میکند . اینکه شما باید حواستان به غذا و بهداشتتان و برنامهها باشد . همین شاید یک مسولیتپذیری کوچکیست که خودتان باید به خودتان بدید و باید از خودتان نگهداری کنید. هم سخت است قطعا و هم عجیب . باید خودتان را برای این روز آماده کنید . بسته به یگان خدمتی، شما ممکن است روزهای خیلی سخت یا نسبتا سخت را بگذرانید ولی این قول را به شما میدهم که خیلی سریع عادت میکنید و سختی آن، همان دو هفته اول است . بعد از دو هفته کاملا با شرایط خودتان را وفق خواهید داد و دیگه از اون اذیت شدید اوایلش خبری نیست. درسته که ممکنه باز اذیت بشید ولی دیگه به اندازه اولش نیست . در کل خدمت اتفاق میمون و مبارکی نیست و هیچ پسری دوست نداره به خدمت سربازی بره. قطعا در سربازی اتفاقاتی میفتد که شما حالتون بد میشه ولی به نسبت اولش یکم بهتر است چون شما عادت کردید و در شرایط شلاکس هستید .
بعد از داشتن این پیش نیاز ها وقتش رسیده که بگم چطوری باید آماده بشید.
چند روز قبل از اعزام خاطرات افراد در مورد سربازی زیاد میشود . رک به شما بگم که همه شون (ده درصد خطا) چرت و پرت محضه . همیشه در خاطرات سربازی سانسور و دروغ وجود دارد . برای همین سعی نکنید صد در صد باورشون کنید . از طرفی چون یگان خدمتی آنها با یگان خدمتی که قراره شما برید فرق دارد لزوما حرفهاشون نمیتواند صد درصد درست باشد . مگر این حرفها رو از آدمهای معقول بشنوید . یا حتی این پست که کلی نکات درونش نوشته شده حاصل صرفا تجربه من است و صد درصد قابل اکتفا و اعتماد نیست. چون لزوما شما ۰۵ کرمان نخواهید افتاد یا ممکنه به همان ۰۵ بیفتید ولی همان پرسنل از شما پذیرایی نکنند! چون عوض شدند و رفته اند پادگان دیگر . اما من نهایت سعی خودم را کردهام که چیزهایی را بنویسم که به درد شما بخورد . اما باید حواستان باشد که این نکات بیشتر از روی تجربه شخصی بنده نوشته شده اند. لزوما به همه صحبتها اعتماد نکنید و بنده در این مطلب نکات بیشتر عمومی را مطرح کردم.
این پست برای کسانی نیست که هنوز دفترچه ارسال نکردند چون بحد کافی پلیس +۱۰ شما را راهنمایی خواهد کرد و من وقت شما را برای این نمیگیرم. من برای وسایلهایی که در سربازی لازم میشوند اینترنت را جستجو کردم و دقیقا با این لیست زیبا روبرو شدم؛
-
البسه شخصی:زیر پوش(کامل غیر رکابی)، بیژامه،چند جفت جوراب سیاه (با الیاف طبیعی غیر پلاستیکی)، چند عدد شرت با جیب زیپ دار، در ایام سرد البسه گرم خود را حتماً همراه بیاورید.
-
وسایل استحمام:شامپو، صابون، لیف و … . حوله حمام، تیغ یا داروی نظافت حمام.
-
مواد شوینده:پودر رخت شویی، صابون،فرچه،۸ عدد گیره لباس (فلزی یا پلاستیکی)، طناب سبک و کوچک برای آویزان کردن لباسها، لوازم ظرفشویی (شامل: اسکاچ، مایع ظرفشویی)
-
لوازم واکس:واکس،فرچه، چند قطعه دستمال برای پاک کردن پوتین، یک بسته دستکش یکبار مصرف
-
لوازم شخصی:صابون مایع، صابون صورت، حوله دست و صورت،ناخن گیر، مسواک، خمیر دندان،نخ دندان و …، وسایل نماز خواندن و …، چند قرص و داروی مجاز و غیر خواب آور( غیر کدئین)
-
لوازم متفرقه:حدود ۱۰ عدد سنجاق قفلی، یک قطعه پارچه سفید به ابعاد ۱۰۰×۱۰۰ سانتیمتر و دو عدد دستمال سفید رنگ ۴۰×۴۰ (برای تمیز کردن اسلحه)، یک قطعه ابر کوچک( برای تمیز کردن کمد و لبه های تخت)، یک چوب لباس کوچک و یک قلاب پلاستیکی کوچک برای آویزان کردن لباس، لوازم، نایلونها و کلاه و …، یک جفت دمپائی حتی الامکان سبک و کم حجم و کوچک، یک آینه کوچک، یک بسته پلاستیک فریزر، چند بسته کوچک دستمال جیبی( دستمال کاغذی)، نخ و سوزن، قیچی کوچک، حداقل ۱۰ عدد پلاستیک مشکی، ۳ عدد قفل کوچک برای قفل درب کمد، درب کمد حمام و کیسه انفرادی، که هر قفل حداقل دو کلید داشته باشد، یک تقویم کوچک، ۲ عدد دفترچه یادداشت کوچک،۲ خودکار آبی، ۱ خودکار قرمز و مشکی، کارت تلفن، کارت خودپرداز بانک، یکی از مدارک شناسایی تر جیحاً کارت ملی، یک پتوی مسافرتی کوچک یک نفره.
-
مدارک:کلیه مدارکی که با پاکت عودت مدارک بر می گردانند آورده شود، کارت واکسن، برگه تعیین مکان اعزام و پاکت آن، برگه تعیین زمان اعزام و پاکت آن، چند فتوکپی از صفحه اول شناسنامه، ۲ عدد فتوکپی از تمام صفحات شناسنامه، ۲ فتوکپی از کارت ملی و گواهینامه، چند فتوکپی از گواهی فراغت از تحصیل.
-
وسایل غذا خوردن:قاشق، چنگال، بشقاب،کاسه، کارد میوه خوری،در بازکن،قاشق چائی خوری،لیوان پلاستیکی، لیوان استیلی یا لیوانی دسته دار.
-
مواد غذایی:به عنوان مثال چند عدد بیسکویت، مقداری شکلات، مقداری کشمش، چند بسته بادام کوهی، مقداری پسته، مقداری گز، مقداری نبات، مقداری گردو،چند عدد کمپوت و … .
بنده هم به این پست احمقانه اعتماد کرده و کلیه این وسایل را خریداری نمودم که بعدها فهمیدم که لزوما این تجربه این سرباز بوده و برای من ممکن است صدق نکند . ضمنا در انتهای این پست نوشته شده بود که این وسایل حداقلی میباشد و وقتی که اعزام شدید متوجه خواهید شد که چه قدر کم خواهید آورد . من بیچاره شدم از این نکات.
کاملا بستگی به یگان خدمتی شما دارد . بعضی از یگانهای آموزشی بسیار به آنکارد اعتقاد دارند . برای همین اگر شما این همه وسایل را ببرید و فرمانده شما از اون احمقهای بیشعور باشد ،شما باید این وسایل را دور بریزید . چون به مشکل خواهید خورد . وسایلی که یگان خدمتی شما به شما میدهند از این قبیل هستند. اینها استحقاقی شما هستند که در یگان خدمتی به شما در طول دو سال به تعداد مشخص تحویل داده میشوند.
وسایل استحقاقی سربازان خدمت وظیفه عمومی شامل: ۲ دست لباس نظامی است که شامل فرنچ و شلوار، یک دست اورکت، ۲ عدد کمربند نظامی، یک ساک انفرادی، یک دست لباس گرم سفید، ۲ دست لباس شخصی سفید، ۴ جفت جوراب مشکی، یک دست پلیور بافتنی، یک کلاه بافت و یک دستکش بافت، یک جفت پوتین نظامی، یک جفت دمپایی پلاستیکی، یک عدد حوله صورت و یک عدد حوله بدن، یک عدد روبالشتی سفید و ۲ عدد ملحفه سفید، یک عدد مسواک و ۲ عدد خمیر دندان، ۲ عدد صابون دست و صورت، ۲ عدد شامپوی سر، ۲ عدد واکس و فرچه بزرگ و کوچک، یک ظرف غذای فلزی (یقلوی)، ۲ عدد پتو، یک عدد جامهری، مهر و جانماز، ۹۰۰گرم قند برای هر ماه، کتابچه دانستنیهای سرباز است.قابل توجه است که سربازان باید ظرف غذا یقلوی و ۲ عدد پتو را پس از گذراندن دوره ۲ ماهه آموزشی به مرکز آموزشی خود بازگردانند و نصب برچسب، اندازه کردن لباسها و همچنین عکس ۳*۴ نظامی توسط خیاط و عکاس مراکز آموزشی با پرداخت هزینه انجام خواهد شد. ضمنا قسمتی از این استحقاقیها (مثلا شامپو که منظور همان شامپو تخممرغیست شاید به درد موهای شما نخورد ولی مابقی قابل استفاده است مانند جوراب و…)
همانطورکه میبینید قسمتی از این وسایل به شما تحویل داده می شوند . پس لزومی ندارد که در این شرایط اقتصادی این وسایلها را بخرید . اما معمولا لباسهای نظامی لباسهای بیکیفیت و نا اندازه هستند که باید هر زمان به مرخصی آمدید این لباسها را به قیمت پایین بفروشید و لباس نظامی جدید بخرید(مسلما با قیمت گرانتر و بدین ترتیب با پرداخت مابهالتفاوت بیشتر) . از طرفی اکثر پادگانها بوفه دارند و شما میتونید از بوفه پادگان اقلام مورد نیازتان را بخرید . برای مثال من که در ۰۵ بودم سه بوفه داشت که میشد از آنها خرید کرد . بوفه بزرگ که هم ساندویچی داشت و هم بوفه می توانستیم حسابی بخریم و بخوریم . اقلامی مثل درجه و.. هم در بوفه ها فروخته میشن. حتی دیده شده در پادگانی مانند پرندک هم بوفه وجود داره که شما میتونید ازش شیرموز و آب هویج هم بخرید . پس از این جهت استرس نداشه باشید . اما خب خیلی هم خالی به سربازی نروید .
پیشنهاد من این وسایل میباشد با توجه به تجربه شخصی من (لطفا صد در صد به آن اکتفا نکنید)
مسواک-خمیر دندان-شامپو که در بطری آب معدنی ریختید – صابون که در کیسه فریزر قرار دادید. مایع دستشویی که ظرف براق داشته باشد و مایع داخلش دیده بشود . دو عدد شورت و دو عدد زیرپیراهن – فرچه کوچک قرمز از اینهایی که باهاشون فرش میشورند. کش پهن مشکی – جوراب با ساق بلند کلفت – ناخن گیر بدون چاقو و.. – نخ دندان – نخ سوزن – پودر ماشین لباسشویی که درون یک بطری آب معدنی ریخته شده . کیسه فریزر دو بسته صد تایی – سنجاق قفلی چهار عدد – قفل و کلید به تعداد ساک ها و کمدتان – دو عدد دفترچه یادداشت – کپی مدارک هویتی شناسنامه و کارت ملی و… – قاشق و چنگال – لیوان فلزی – کارد میوه خوری ساده – دربازکن ساده – چند عدد خودکار- دستمال کوچک جیبی – یک بسته کوچک خرمای خشک – یک بسته آبنبات های کوچیک- استامینوفن بدون کدیین – مولتی ویتامین به صورت قرص – قرص جوشان و فراموش کنین – هیوسین – آنتی هیستامین – دو بسته هم آموکسی سییلین – تیغ یک بار مصرف اصلاح – مابقی وسایل ها رو یا بهتون میدن و یا میتونین از بوفه بخرین . مسلما میلیون ها نفر سربازی رفتن و این دوره را گذراندند . پس خیلی نیاز نیست استرس داشته باشید . تعداد این وسایل ها بسته به نیازتون و لایف استایلتون تعداشون بالا میره. میتونین یه عالمه پست وبلاگ رو پرینت بگیرید و ببرید . میتونین یه کتاب ببرید و زمانهای بیکاری بخونید . کارت تلفن نخرید چون یا مرکز آموزشتون مخابرات داره و میتونید برید صف وایستید و پول بدید و حرف بزنید یا از بوفه کارت تلفن بخرید و تلفن بزنید .
پس نیازی به خرید اضافی نیست . برای روز اول هم تغذیه داشته باشید چون ممکنه تا آمارتون به آشپزخونه برسد دسترسی به غذا نداشته باشید و میتوانید از این غذاها میل کنید ولی وعده غذایی تون بهتره کوچیک و جمع و جور باشه .
حالا تمامی وسایلی که میبرید را توضیح میدهم که به چه دردتان میخورد.
شما باید قاشق خودتان را داشته باشید . بهتر است مایع ظرفشویی در حد نصف بطری آبمعدنی با خودتان ببرین . یا بگردین مایع ظرفشویی کوچک پیدا کنید و با خودتان ببرید . شما میتوانید قاشقتان را هر بار بشورید ولی یقلوی که به شما میدهند اون قدر زمان ندارید که بشورید . اینجا کیسه فریزر به دردتون میخورد. وقت غذا کافیست به درستی کیسه فریز رو روی یقلوی تون بکشید و غذا را روی اون بریزید . بعد از خوردنش هم به راحتی پلاستیک رو میریزید دور و بعد یقلاویتون رو یه آب میگیرید . شاید در تایم شام خیلی این مساله دیده نشه ولی وسط آموزش در طول روز وقتی که فقط یک ربع وقت غذا خوردن دارین که هفت دقیقه اش در صف غذا تلف شده مسلما انقدر وقت ندارین که به شستن یقلوی تلف کنید . پس بهتره وقت یقلوی شستن رو به غذا خوردنتون اختصاص بدید تا بتونید راحت غذا بخورید و یا اون وقت رو برید و آب بخورید یا هر کار دیگه بکنید چون صف ظرف شستن هم طولانیست . اما یادتون نره که هر زمان که وقت داشتید مخصوصا جمعه ها که کاملا در اختیار خودتونید باید یقلاوی تون رو بشورین چون این حرکت توی مدت زیاد یقلوی تون رو آلوده و بعد مریضتون میکنه . یادتون نره . کیسه فریزر رو هم بایستی دولایه بکشید چون اگر قاشقتون کیسه را پاره کرد، کیسه پایینی از ریختن محتویات داخل یقلوی جلوگیری کنه . از آنجایی که در پادگان وایتکس نیست و شما نمیدونید که در گذشته یقلوی تون دست کدوم سرباز بوده و آیا فقط توش غذا خورده است آنهم تمیز (خوشبینانهترین حالت) و یا نه کارهای دیگهای هم با یقلوی کرده است . پس بهتره برای امنیت جانی و سلامتی تون روش کیسه فریزر بکشید . مورد بعدی فرچه است . لباس سربازی ضخیم است . شما میتونین شورت و زیرپیراهنتون را در دست و راحت با صابون مایع حتی بشورید . جوراب را هم میتونید به راحتی با مایع دستشویی بشورید ولی شستن فرنچ به راحتیای که فکر میکنید نیست . لباسهای نظامی خیلی ضخیماست . به راحتی شسته نمیشند. اگر خوش شانس و پولدار باشید میتونید بدید به خشکشویی پادگان ولی معمولا باید از بیرون لباس عادی آموزشی بخرید چون خشکشویی معمولا بعد سه روز لباستون رو بهتون تحویل میده . شما نمیتونید بی لباس باشید . اینجا فرچه به کمکتون میاد . به راحتی میتونین با خیس کردن لباس و ریختن پودر لباسشویی به راحتی با فرچه لباس نظامیتون رو بشورین . توجه کنید که باید به همه جاش فرچه بکشید چون خاک محیط روی لباس شما تبدیل به گل میشه و بعد مدتی سیاه میشه . بهتره همه جای لباس رو فرچه بکشید چون در خاک و روی زمین میشینید و ممکنه سینه خیز برید لباستون کثیف میشه. به سادگی با کمک فرچه میتونین این کار را بکنید . بعد شاید فکر کنید که چطور باید خشکش کنید . آوردن طناب و گیره کار احمقانه ایه . کافیه از هم خدمتی تون کمک بگیرین و کمکش کنین که لباستون رو بپیچونن و بچلونن تا همه آبش بره . برای این کار دو نفرتون دو سر لباس رو میگیرید و شروع میکنید به پیچ دادن تا بجد کافی آب آن خالی بشود . باید خیلی زور بزنید . بعد از این چند بار لباستون رو میتکونین و به راحتی از روی تختی که روش میخوابین آوزیزون میکنید ! لباستون رو اگر تا ساعت سه ظهر شسته باشین تا فرداش در سردترین حالت ممکن اگر درست پهن شده باشه نمناک میشه ولی قابل پوشیدنه . حواستون باشه که این بدترین شرایط ممکن است . اگر نه که تا فردا لباستون رو خشک میتونید بپوشید . اما در تابستان سریع تر خشک میشود.
نخ و سوزن برای دوختن پارهگی ها و کش برای درست کردن پاچه های شلوار به کار میره . سنجاق قفلی هم برای نگه داشتن آرمهایی به کار میره که افتادن و یا کنده شدند . شما در لحظه آموزش نمیتونید اونها رو بدوزید و باید با سنجاق قفلی نگهشون دارید ولی بعدا میتونید به خیاطی پادگان ببرید و اگر وقت داشتن بدید براتون بدوزن و چون معمولا پارهگی کمه و اکثر افرادی که در خیاطی هستند سربازن سریع براتون میدوزن و اگر نداشتن خودتون شب رو به دوختن بگذرونید.
شما در پادگان وقت ندارید که حسابی دوش بگیرید و لیف بزنید . باید خیلی سریع به خودتون شامپو و صابون بزنین و یا در مواقعی مثل من توی دستشویی دوش بگیرین . پس دنبال حوله و.. نباشید . شما فقط باید سریع خودتون رو بشورین و لباستون رو بپوشین و بیرون بیایین. اگر هوا سرد باشه بهتره حوله داشته باشین ولی اگر نه نیازی به داشتن حوله بزرگ حمام نیست . معمولا با لباسهای گرم خودتون میرین که سرما نخورید . توی وسایل هایی که میبرین باید بافتنی و لباس گرم باشه ولی حواستون باشه دستکش و کلاه شاملشون نمیشه چون شما حق ندارین کلاه مشکی بپوشین . کلاهتون باید همرنگ لباس نظامی تون باشه . دستکشتون هم همینطور . لباس بافتنی گرمتون هم باید زیر لباس نظامی فرنچ تون پوشیده بشه و نباید معلوم باشه! اما اینها برای بعد از حمام نیست . برای شرایط کامل ( شرایط کامل به شرایطی میگویند که لباس نظامی کاملا پوشیده شده باشه و کامل باشد) باید لباستون بی عیب و نقص باشه و رنگ اضافه ازش بیرون نزنه.
شلوار بافتنی هم اگر دو تا داشته باشین خیلی تو سرما کمک میکنه که از زیر بپوشین . یک بافتنی استتار بهتون داده میشه که ترجیحا از اون برای نرمش صبحگاهی در زمستان استفاده میشه . زیاد روش حساب نکنین . چون اگر زود زود کثیف شه نمیتونین تو صبحگاه بدویین و شستنش هم سخته .
یک سری از لباسهاتون رو میتونین به خشکشویی بدین اگر زمانش و پولش رو داشتید . تا جایی که ممکنه توی پادگان آرایشگاه نرین و موهاتون رو بیرون بزنین. ولی معمولا آرایشگاههای یگان تمیز تر از آرایشگاههای آموزشی هستند . ولی اگر مجبور شدین میتونین با تکوندن لباساتون و بعد یه دوش ساده در دستشویی کارتون رو راه بندازین و سرتون رو بشورین تا همه جاتون مویی نشه. شما در خانه نیستید که موهاتون توی سفره بریزه . پس راخت باشید و ساده بگیرید . حواستان باشد که بعضی از پادگان ها به خاطر نبودن شرایط بهداشتی و رعایت نکردن برخی از سربازها توسط درجه دارها کنترل میشوند.شما در تهران یا شیراز یا شهرهای بزرگ و یا کوچک ممکن است به بهداشت خودتان اهمیت بدهید اما هستند سربازهایی که از روستاهایی امدند که کلا بیست نفر جمعیت دارند. یعنی ممکن است گاهی حتی شلوار شما را برای رعایت کردن بهداشت پایین بکشند تا کنترل کنند آیا شما بهداشتتان را رعایت میکنین یا خیر. این کار برای این انجام میشوذ که برخی بهداشت را رعایت نمیکنند و ممکن است آفتهای واگیردار مثل گال و یا بیماری های مختلف را برای مابقی سربازان به ارمغان بیاورند . از طرفی اگر خودتون رو اصلاح نکنین با اتفاقاتی چون گال روبرو میشید که واقعا وحشتناکه . پس برای سلامتی خودتان هم که شده اصلاح کردن خودتان رو اصلا فراموش نکنید . داخل پادگان همه پسر هستند و باید کمی سوسول بازی تون رو کنار بذاریذ . زدن موی زیر بغل در روشویی های دستشویی ها هم ممکنه . برای مابقی موهای زاید هم میتوانید از توالتها استفاده کنید .خیلی سادست . چون امکان هر روز دوش گرفتن وجود ندارد و هفته ای یک بار دوش میگیرید . مگر اونقدر خوش شانس باشید که پادگان آموزشی یا یگانتان حمام مجهز و آزاد داشته باشذ که بتونین هر وقت دلتون خواست به حموم برین . یا درون یگانتان حمام جدا در نظر گرفته شده باشد . حواستان به این موضوعات باشه. سعی کنید که طوری حرکت کنید که اذیت نشید . قبل از اعزامم یک کمی تحرک و ورزش کنید که تحرکات پادگان زیاد برای شما سخت نباشد . این هم خیلی مهم است .
باید خودتان را کمی سفت بگیرید . با آدما فاصله بگیرید . محل زندگیتون و نگید . هیچ کس از دوران آموزشی با شما نخواهد ماند . در یگان هم یک همخدمتی را باید تا نهایت بشناسید تا بتوانید به وی اعتماد کنید . بلی من هم دوستانی از دوران سربازی دارم اما تعداد آنها محدود است . متاسفانه لزوما همه آدم حسابی نیستند . هرچه بیشتر تودار باشید و خودتون رو بیرون نریزید انقدر براتون بهتر خواهد بود . داروها را خود به خود نخورید . نگه دارید وقتی که دیدید بهش نیاز دارین بخورید . دلیل اینکه آبنبات رو نام بردم اینه که گاهی براتون ضعف میاد مخصوصا موقع رژه . آبنبات زیر زبون قند داره و خیلی کمک میکنه حالتون بد نشه . سعی نکنید به بهانه معاف از رزم از چیزی فرار کنید . معاف از رزم لزوما در خیلی از پادگانها رعایت نمیشه و صرفا یه کاغذ ساده است برای دلخوش کردن مشمول و اینکه از سرشان باز کنند تا فرد مورد نظر دلخوش باشد و به سربازی برود . از طرفی کسانی که معاف از رزم میشن بیشتر کارهای نظافتی رو به عهده میگیرند . پس سعی کنید همه کارا را درست انجام بدید . دلیل اینکه گفتم که موادی رو توی بطری آب معدنی بریزین اینه که اگر پودر ماشین لباسشویی رو به صورت پاکت ببرین دژبانها اون رو پاره میکنن چون خیلی ها با این روش گوشی موبایل یا سیگار میبرند . برای همین کل پودرتون رو خالی میکنند . ولی اگر داخل جعبه نباشد و توی یه بطری ساده شفاف باشد کاری ندارند .
لزوما از مواد مخدر و سیگار و چاقو و اسلحه و موبایل و.. هم فاصله بگیرین و به داحل پادگان نبرین . برخی از داروها ممنوعیت دارند مثل کدیین که نباید به داخل پادگان وارد بشن .
توجه کنید که دژبانها تحت هیچ شرایطی حق تحقیر و اذیت شمارا ندارند .حق ندارند از وسایل شما بخورند یا چیزی را بردارند . در صورت مشاهده توهین یا دزدی یا اذیت وآزار و خشونت تنها کافیست به بازرسی پادگانتون برین و اسم سرباز رو بگین . بازرسی ادبش میکنه . طبق قانون دژبانها باید اگر تخلفی انجام دادید وسیله شما را ضبط و به دفتر فرماندهی گزارش کنند .
داخل پادگان از هیچ کس نترسید اما شر نباشید . گردن همه جلوی بازرسی یگانتون کوتاه است. مخصوصا وظیفه هایی که شما رو اذیت میکنند . اگر دوباره آن سربازان شما را اذیت کردند دوباره به بازرسی برید . هیچ کسی حق کتک زدن شما یا توهینهای وحشتناک به شما رو نداره . هیچ کسی حق خشونت یا آزار دادن به شما رو نداره . شما کافیه به بازرسی برین . بازرسی براتون رسیدگی میکنه . این قضیه نه تنها در آموزشی که بلکه در یگانتون هم صادقه .
شما وظیفه ندارین پوتین سربازی رو واکس بزنین . در دوران آموزشی ممکنه مسولین آموزشیتون بهتون بنشین و پاشو بدن یا بگن دور میلگرد رو بزنین و شما باید بزنید . اما هیچ شخصی حق توهین به شما مخصوصا توهین ناموسی به شما را ندارد . اما بعد از گرفتن درجه و تقسیم شدن به یگان هیچ سرباز وظیفهای حق بشین پاشو دادن به شما را ندارد مخصوصا اگر درجهاش از شما پایینتر باشد. سربازهایی که زودتر از شما آمدند و لزوما مت بالا هستن اگر درجه تون ازشون پایینه ایرادی نداره که شما آسایشگاه رو تمیز کنین یا برین غذا بگیرین. اما شما وظیفه ای در قبال واکس زدن پوتین ندارین. ایشون حق بنشین پاشو دادن یا تنبیه کردن ندارد . اگر درجه او از شما پایین تر بود به هیچ عنوان حق دستور دادن به شما را ندارد حتی اگر آن سرباز قرار است پس فردا ترخیص بشود و شما در ماه دوم خدمت هستید . درجه شما وقتی بالاست هیچ درجه پایینی حق دستور دادن به شما را ندارد.
هیچ سرباز درجه بالاتری از شما حق بشین پاشو دادن به شما را ندارد مخصوصا بی دلیل و به بهانه خشونت . هیچ سرباز مت بالایی حق ندارد همه کارها رو گردن شما بیندازد . در صورتی که متوجه چنین چیزی شدین سریعا به بازرسی برین.
توی دوران آموزشی تمام آدمهایی که میبینید همه جای ایران پخش میشن.زیاد باهاشون رفاقت نکنین. این قسمتش تجربه شخصی بود .سربازی دیدتون رو به زندگی عوض میکنه . روزهای عجیبی در پیش دارین.همیشه جورابتون رو قبل خواب بشورین و پوتین هاتون رو واکس بزنین . آموزشی وقتیه که تنبلی رو باید بذارین کنار ولی بدنتون به سختی عادت میکنه و بعدش میتونین سختی های زندگی رو هم تحمل کنین .همیشه نظافت خودتون رو مد نظر داشته باشین.
تایم هایی که نگهبان هستین بهترین موقع است که به زندگی تون فکر کنید . سربازی این چیزش خوبه . به شما فرصت بیکاری میده که بشینید و در مورد زندگیتون فکر کنید . ببینید قراره چکار کنید . نتیجه فکراتون را توی دفتر یادداشتی بنویسید . خاطرات سربازی به درد لای جرز دیوار هم نمیخورد چون مهم ترینشان در ذهنتان میماند و نیازی به نوشتنشان نیست و مابقی که ارزش خاصی ندارن بهتره فراموش بشند . پس بهتره به جای خراب کردن دفتر و نوشتن خاطرات تکراری ایده ها و برنامه هایی که بهشون فکر میکنید رو توش بنویسید . پس از پایان سربازی شما یک دفتر دارید که کلی مسیر و ایده داخلش هست و شما بعد از سربازی هاج و واج تازه به این فکر نمیکنید که حالا قراره چه کنم ؟ به راحتی ایدهها را انجام بدهید . این ایدهها ساخته فکر خودتون هستند و شما به یک گنجینه دسترسی دارید . اما با نوشتن خاطرات صرفا یک سری زباله و مزخرفات را خواهید داشت . برنامه تون رو با همین ایده ها میتونین بریزین و برای آیندهتون نقشه راهی دارید .
سربازی مخصوصا قسمت یگان براتون تایم خالی زیادی فراهم میکنه . میتونین توی این تایم های خالی کتاب بخونین . کتاب خوندن خیلی مهمه . میتونین به باشگاه پادگانتون برین و بدنتون رو بسازین و یا یک ورزشی رو یاد بگیرید و تمرین کنید . اگر توی شهری افتادین که بیرون رفتین و مرخصی داخل شهر گرفتن تو پادگانتون راحت بود بیرون دنبال کار بگردین و کمی پول در بیارین . کارهای کوچیک . اینطوری سربازی تون خیلی هم وقت تلف کردنی نمیشه . مخصوصا بعد از ماه دهم خدمتتون تایم های خالی تون زیاد میشه . خیلی زیاد میشه . میتونین کتاب بخونین یا درس بخونین که بعدش کنکور بدین. از اینها استفاده کنید و گیج نزنید . اینها تجربههایی هستند که واقعا در زندگی شما رو خیلی جلو میاندازند . از این تایمهای خالی استفاده کنید .
راستی کرم مرطوب کننده یادتون نره . کرم ضد افتاب باعث میشه پوستتون نسوزه چون شما ممکنه تایم زیادی زیر آفتاب بمانید . اگر مسخره تون کردن مهم نیست . شما باید از خودتون محافظت کنین . قرار نیست به خاطر بیشعوری بقیه به خودتون صدمه بزنین . غذاهای پادگان تعریفی نداره ولی با این وضع اقتصادی نمی تونین همش از بوفه بخرین چون غذاهای بوفه هم فرق چندانی به لحاظ بهداشتی با غذای پادگان ندارن . تن ماهی تن تن . نوشابه تسنیم . ساندیس گوگو . اسامی که تاحالا به گوشتونم نخورده و روی بهداشتشون هم تضمینی نیست چون ارزان قیمت هستند . تن ماهی رو باز می کنین می بینین توش گوشت سگه! پس بهتره همون غذای آسپزخانه که به نظر من بهتره رو بخورید . از طرفی با خوردن آنتی بیوتیک ها و ویتامین ها اتفاق خاصی براتون نمی افته! فقط داروها رو کامل ببرین و داروی مسکن نبرین. چون اجازه نخواهید داشت که مسکنها را به داخل ببرید . تا استامینوفن مجاز است و بیشتر از اون نه. از غذاهای پادگان عدسی و خوراکلوبیا و ماکارونیش بدک نیست .. قورمه سبزیش هم منهای سنگهای انتهاش بدک نیست ولی خیلی هم بهداشتی نیست. صبحانه هم بهتون نان میدن که بسته به نوع پادگان میتونه لواش باشه یا بربری. یا یک کره و مربا یا کره و عسل . نان اندازه کف دست نیست! نان بزرگیست و شما می تونید کل محتویات پنیر رو توش بریزید و یک لقمه بزرگ درست کنید و میل کنید. اروپا نرفتید! کسی نوع خوردن شما رو مسخره نمی کند . دو ماه اون طوری که راحت باشین غذا بخورین اتفاقی نمی افته. راحت لقمه رو تو دهنتون بچپونین و سریع بخورید . زمانی ندارید . شما کنار موگرینی نیستید! نهایتا در میان چند سرباز کچل به مانند خودتون هستید 🙂
اگر خیلی اقتصادی هستید بهتره کارت تلفنتان را از فروشگاهی بیرون پادگان به تعداد بالا خریداری کنین چون داخل پادگان ۵۰۰ تومان گرانتر فروخته میشه . توی آموزش مطالبی بهتون یاد داده میشه که دونستنش جالبه . در طول خدمت به دردتون میخورد . اگر بلد باشید ممکن است تو یگان کسی از شما اینها را بپرسد و با بلد بودن یک روز مرخصی تا سه روز تشویقی بگیرید. توجه هم کنید که به محض اینکه کسی تشویقی داد همانجا به فرمانده بگید جایی ثبت کنه و سریع بگیرین و ازش استفاده کنین . اما اگر بهتون گفتن که اگر بلد بودین توی شهر خودتون میفتین دروغ میگویند به راحتی. تقسیمات لزوما بر حسب نیاز یگانها انجام میشود و توسط کامپیوتر به صورت کاملا تصادفی . پسر سرتان کلاه نرود .
امتحانات لزوما برای سنجش میزان آموزش یگان گرفته میشود و تنها کسی که تشویق میشود فرمانده یگان شماست و نه شما و زیاد مهم نیست . به شما چیزی تعلق نمیگیرد چون وظیفه شما بوده که یاد بگیرید. از طرفی شایعات اذیت کننده را اصلا باور نکنید . به هیچ شایعه ای دل نبندید و به هر حرفی اعتماد نکنید . وقتی که مرخصی را دادند و به بیرون پادگان رفتید تازه باور کنید که حالا مرخصی دادند !!! چون اگر دل ببندید و ببینید شایعه است خیلی اذیت میشوید . حواستون به این قضیه باشه . شایعات خیلی اذیت کننده هستند . حواستان به این باشد. گاهی شایعه میشود که قرار است فلان چیز بشود و گاهی تخیلات بسیار قویست . هرگز روی هیچ چیزی حساب نکنید و همیشه بدترین احتمال را در نظر بگیرید تا ساده تر بگذرد . سعی کنید درجه ها رو یاد بگیرید و توی این مدت بیخیال خیلی چیزها بشوید تا حداقل راحت تر براتون بگذره .
خب فکر میکنم همه توضیحاتی رو که لازم بود در مورد خود سربازی دادم. اگر فکر میکنید تجربهای دارید که تکمیل کننده این پست است حتما در نظرات بگویید یا به من ایمیل بزنید که به پست اضافه بشود
من پادگان ۰۵ کرمان آموزش دیدم . وقتشه تجربیات من را به صورت خلاصه بخوانید و بدانید بر من چه گذشته و شاید تجربه مشابه برای شما هم اتفاق بیفتد . پس با من باز همراه باشید .
پادگانی که شرایطش واقعا سخت بود . واقعا سخت. وقتی که وارد پادگان شدیم دژبان همه را گشت . من چیز خاصی نداشتم . اما وقتی که پودر لباسشویی ام را خالی کردن در نایلون فهمیدم که نباید توی قوطی پودر می آوردم (دلیل اینکه گفتم در بطری آبمعدنی پودر بریزید) . کار احمقانه دومم این بود که آن پودر رو درون کیسه ریختم که پاره شد و کل زندگی ما شد پودر لباسشویی . روزهای سخت و سردی بود . چیز جالب از هوای کرمان این بود که در آفتابش هوا گرم بود ولی در سایه اش هوا سرد بود . هوای کرمان در لحظه ای افتابی و در ۱۵ دقیقه بعد سرمای مطلق بود . پاییز اعزام شده بودم . در پادگان لباس مصوب داشتیم و از فرماندهی می آمد فرنچ بی اورکت . با فرنچ در آفتاب میرفتیم که ناگهان ابری میآمد و بارانی میشد و از سرما یخ میزدیم . اما از حق نگذریم هوای زیبایی داشت . هوای بسیار زیبایی داشت . مخصوصا وقتی ابری میشد دیدنی میشد . خیلی دیدنی . من به سختی بهداشت خودم را نگه داشتم و خب دو باری خانواده ام از تهران با هواپیما به کرمان سفر کردند که من را به هتل ببرند چون مرخصی بدون حضور اولیا ممکن نبود . میرفتم هتل و دوشی میگرفتم و موهایم را کچل میکردم و بازمیگشتم به پادگان. کرمان بسی عجیب بود . اما آسایشگاه تمیز داشتیم با دستشویی تمیز و خیلی کمک شد . ولی فرمانده سخت گیری داشتیم . واقعا سخت گیر.
اما هیچ چیز به اندازه رزم شب و صحرا بد نبود . صحرا سه روز را در قبر خوابیدم و شرایط وحشتناکی را تحمل کردم . ۰۵ کرمان به من سختی را یاد داد .. بدنم را سفت کرد . توی قبر خوابیدن تجربه خاصی بود که هر بار بهش فکر میکنم بهش افتخار میکنم . شرایط خاصی بود .. گرچه تنها نبودم ولی باز هم توی خاک خوابیدن یه جوری بود . شاید به نوعی مردن رو تجربه کردم . هوا آنقدر سرد بود که آرزو داشتی درون قبر باشی تا از باد های سرد کرمان آن هم شب ها در امان باشی. کرمان به من سخت کوشی را یاد داد . رو پای خودم ایستادن و محکم بودن را یاد داد . اما لزوما همه چیز خوب نبود . کرمان به من یاد داد ایرانی میتواند نامرد هم باشد .. کرمان به من یاد داد به هیچ شخصی اعتماد نکنم و در فرصتی وقتی که یک عوضی ضعیف شده از بین ببرمش یا حداقل ارتباطم را کم کنم.
کرمان به من افسردگی داد . غم داد . شاید اسمش را بگویم بلوغ. وقتی که برگه ها را تقسیم کردند که به اصطلاح امریه بود خیلی ها تهران بودند و خوشحال ولی من کرمانشاه افتادم. بعد از مرخصی کوتاهی به کرمانشاه رفتم آن هم به خاطر فرمانده عوضی بی عرضه مان دو روز دیر تر پادگان را ترک کردیم و این یعنی دو روز مرخصی پایان دوره کمتر ! اگر فرمانده ارتش هستید و تصادفا این پست را میخوانید سعی کنید که انقدر مثل این فرمانده ستوانیکم ما احمق و بی برش و بیشعور نباشید.
ناراحت بودم . به کرمانشاه رفتم . دوره کد خورده بودم . دوره کد دو ماه اموزش اضافی است با شرط افزایش درجه. کل پادگان یک تلفن بیشتر نداشت آن هم دم دژبانی بود و خنده دار این بود که پادگان آموزش مخابرات بود! پادگان مخابرات باشی و یه تلفن بیشتر نداشته باشی . آن هم دم دژبانی . بدین معنیست که شما بعد از ۵۶ روز آموزش و ۸ روز مرخصی ممکن است به دوره دوماهه (۴۵ روزه) اضافی اعزام شوید و بیشتر آموزش ببینید و شاید به شما درجه بالاتر بدهند . همیشه باید به سمت دژبانی میرفتم با لباس کامل نظامی بروی . نمیتوانی با دمپایی و.. بروی .توی کرمانشاه به علت زبان بلد بودن به جای آموزش دیدن به عقیدتی رفتم! به حاجاقای آنجا زبان یاد میدادم . بعد مدتی کامپیوتر رو هم یاد میدادم . تا اینکه تصمیم شد من هم در عقیدتی کار کنم . به همین سادگی و خوشمزگی .بعد نماز میرفتم یه سری کارهایی را انجام میدادم تا اینکه وظیفه خطیر مسجد بعد از مرخصی پایان دوره سرباز مسول مسجد به عهده من افتاد. کرمانشاه به من یاد داد گاهی مجبوری کاری رو کنی که بلد نیستی . Just Try it! .. باید سعی اش کرد . امتحانش کرد . من صدام کجا بود به موذنی؟ ولی ده روز موذن بودم صبح و ظهر و شب ! نماز مغرب! مکبر بودم! تعقیبات خوندم! حتی زیارت عاشورا خوندم و مداحی کردم! من!!!!!!!!!!! کرمانشاه به من یاد داد که ممکن است آب درون لوله هم یخ بزند . یاد داد که سربازهای عقیدتی امکانات بهتری نسبت به بقیه دارن درست مثل جامعه که … ! کرمانشاه خوب بود … دوستای خوبی داشتم که یادشون میکنم . اما یاد فرزاد رو بیشتر از همه که قرار بود بیاد تهران و با هم کلی بیرون بریم و اور کت من رو بیاره که با چپ کردن اتوبوسش هرگز به تهران نرسید. .. به یاد فرزاد …. بعد تقسیمات باز ناراحت شدم . تنها یک بچه تهران بعد من اونجا بود به اسم مسعود که اون تهران افتاد و من چهلدختر! و این یعدی بعد از این ۴۵ روز به یگان اصلی خودتان خواهید رفت و مابقی دو سال تان را آنجا خواهید بود .
به همین سادگی بدترین جای ممکن افتادم .. جایی بود بی آب و علف . منطقه محروم . وحشتناک سرد . باید یک ماه در پادگان میماندی و بعد یک ماه ۱۵ روز مرخصی میدادند بعلت نبود آذوقه. نون های بربری گرد بود و یه تایمی انقدر آذوقه کم بود که صبحانه و ناهار و شام فقط سیب زمینی میخوردیم. خیلی سخت بود . پادگان اب مناسب نداشت. چهل دختر به من یاد داد که گاهی ممکن است در شرایط بی آبی سر کنم . گاهی باید بیخیال نظافت بشوم . بهم یاد داد که چقدر قدرتمندم . بهم یاد داد که آدم ها خیلی قدرتمند تر از چیزی هستن که نشون میدن و به خودم افتخار کردم .
چهل دختر حمام نداشت . هر هفته کل یگان ها به حمام میرفتند و حمام امکانات بهداشتی نداشت و نوبتی بودنش امکان اینکه ما بتونیم حمام بریم رو به درستی نداشت . در گروهانی که بودیم به کمک فرمانده خودمون یک انباری کنار گروهان رو باز کردیم که قبلا توالت بوده و پر شده و به عنوان انباری ازش استفاده میشه . یکی از توالت هاش رو ساختیم و شیر آبش رو جوش کاری کردیم و با آن آب دوش رو ساختیم به این صورت که آب از شیر آب کنار مستراح به آبگرمکن نفتی میرفت و بعد از آبگرمکن نفتی به سمت دوش میامد در کنار آب سردی که باز به لوله از شیر کنار مستراح وصل شده بود و بعد از اون به دوش ریخته میشد و آب از دوش میامد و روی سنگ مستراح صفحه آهنی که تعدادی هم سوراخ درست کرده بودیم گذاشته بودیم که آب را به درون توالت هدایت میکرد. هیچ کسی از وجود این حمام خبر نداشت . اگر میفهمیدن آن را میبستند . اشکالش این بود که آب گرم تموم میشد . کسانی که مت بالا بودن و خدمت بیشتری داشتن زودتر میرفتن حمام که آب گرم داشته باشند ولی برای من واقعا مهم نبود آب سرد باشه یا نه . فقط برام حمام شخصی ملاک بود و اونجا حمام میکردم . به همین سادگی خودم را میشستم . برای استفاده از آب هم آب معدنی میخریدم با اینکه منابع مالی کمی داشتم چون آبهای شیر بوی مستراح میداد و قابل خوردن نبود . توی غذاها حداقل آب گرم میشد و کثافت هاش از بین میرفت . سختی های زیاد باعث شد که سخت و قوی بشن . و درنهایت انتقالم به تهران و پیدا کردن دوستان خوب در تهران . خدمت سربازی این ها رو به من داد . اما خدمت سربازی خیلی چیزها رو گرفت . روحیه ام رو گرفت . اعصابم رو گرفت . افسرده شدم . اینها هم چیزهایی بودن سوغات سربازی . شرایط سخت آدم رو میسازند. اما سربازی هم مثل هر دوره دیگه ای میگذرد . همانطور که پدربزرگان ما رفتند و بعد پدران ما رفتند و من رفتم شما هم میرید و برمیگردید . امیدوارم خدمت خوبی را سپری کنید .
تمامی مطالبی که در ذهنم بود و قرار بود در پادکست گفته بشه در این پست نوشتم و کتابچهای شد برای کسانی که دوست دارند مطالب بیشتری در مورد سربازی بدانند . اگر دوست داشتید می توانید لینک این پست را به دوستانتان پیشنهاد کنید . این پست درون ویرگول شخصی من نیز نوشته خواهد شد . دوست داشتید می توانید من را دنبال کنید . اگر فکر میکنید موردی را فراموش کردم و آن را ننوشته ام به من ایمیل بزنید تا آن را بنویسم . آدرس ایمیل من :
hi {at} hatefblog.ir
خوب بود
سلام، اقا پادگان ۰۵ کرمان خشکشویی داره؟
بلی داره
اما اگر برای آموزشی میری باید خودت با دست بشوری چون خشک شویی دیر تحویل میده و نمیشه با لباس عادی توی پادگان گشت
اما اگر به عنوان سرباز وظیفه میری و چند دست لباس داری بله و میشه داد خشکشویی